به چراگاه چو در شد سپه انجم
کوفتندی بسر سبزه غزالان سم
شاخ بزغاله شکستند و حمل گردید
حامل از نطفه خورشید نه از انجم
بره پیوست به آهو سر شب زان پیش
که شود پیدا از گرگ سحرگه دم
باغ آراست تن از خلعت نوروزی
چون شغالی که همی زد اندرخم
گربه بید آمد چون مرغ بشاخ اندر
پوستین کرد به دوش از خز و از قاقم
ارغوان دیبه گلگونه ببر پوشید
با دو صد کشی چون سیده جرهم
لاله بر کرسی بنشست وصبا بروی
آیت الکرسی برخواند و قل اللهم
سوره فیل بخواندند ابابیلان
خوانده مرفاختگان سوره الهیکم
خنک اسفند بدی چون جمل عسکر
فروردین همچون سالار غدیر خم
ذوالفقارش بکف از مهر فروزنده است
تا نماید شتر عایشه را پی سم
فتنه برخواست بگلزار، بتا منشین
سرور آراست صف باغ حبیبی قم
محفل از باده چو گردون شده از خورشید
گلشن از لاله چو افلاک شده ز انجم
روشنی چشم همه مردم می باشد
می بود روشنی چشم همه مردم
هله ای سبزه روشن بدر آی از خاک
هله ای باده روشن بدر آی از خم
تا بسرسبزی فرخنده امین الملک
سرخ می نوشم بر سبزه بر این طارم
آنکه خورشید ز رخسار خوشش پیدا
آنکه افلاک بر پایه حلمش گم
ای ز هر چشمه طبع تو روان عمان
وی بهر گوشه دست تو روان قلزم
عزمت از بیخ برآرد بن هرمان را
برکند خشمت بنیان کنیسه رم
خوی تو آتش بر تازه ترین عود است
خشم تو آذر بر خشکترین هیزم
بکمتر از سیصد قنطار نبخشی کم
گنج بادآور داری مگر اندر کم
بجوی، باز خرد، دست گهر بخشت
روضه ای کادم بفروخت بدو گندم
ای خداوند کمین بنده این درگه
که زده ساغر اخلاص ترا در خم
دیرگاهیست که از کعبه نشان جوید
گرچه در تیه ضلالت شده دایم گم
در حرم سالکم از دیر مغان زیراک
در حقیقت ز مجاز است ره مردم
آخرین کام بمستی نهم اندر آن
اولین بیت که او را نبود دوم
گر دهد رخصت فرمان همایونت
ور کند یاری تأیید شه هشتم
نفس اماره پشیمان شده جانم را
بشهادت طلبیده است و من یکتم
شاید از طوس سوی کعبه برد بازم
آنکه آورده مرا جانب طوس از قم
تا به نوروز برویند نجوم از خاک
تا بر افلاک برآیند همی انجم
تا احبای تو با دولت و با عصمت
تا حسودان تو نابخرد و نامردم
نوش در کام احبای تو از منجک
نیش در چشم حسودان تو از کژدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیباییهای طبیعت و آغاز بهار میپردازد. شاعر به تصاویری از زندگی و جنبش موجودات در طبیعت اشاره میکند، از جمله غزالان، آهوها و گلهای مختلف. همچنین، به مراسم نوروز و نمادهای شادی و خرمی اشاره میکند. شاعر با بیان احساسات خود درباره عشق و وجود لطیف الهی، گرامیداشت بهار و زیباییهای آن را به تصویر میکشد و به دعا و طلب کمک از خداوند در پیمودن راه حقیقت میپردازد. این شعر بهطور کلی، ترکیبی از طبیعت، عشق، و روحانیت است که در بستر بهار و نوآوری زندگی انسانی شکل میگیرد.
هوش مصنوعی: وقتی سپاه ستارهها به چراگاه وارد شد، غزالان با سمهایشان بر روی سبزهها میکوبند.
هوش مصنوعی: شاخ بزغاله را شکستند و کسی که او را حمل میکرد، از نطفه خورشید آمده بود و نه از ستارهها.
هوش مصنوعی: در دمی که شب شروع میشود، بره به آهو ملحق میشود، پیش از آنکه در سحرگاه، گرگ نمایان شود.
هوش مصنوعی: در باغ زیبایی به پا شده و تن خود را با لباس نوروزی آراسته کرده، مانند شغالی که به انتظار نشسته و در گوشهای در کمین است.
هوش مصنوعی: گربه به آرامی از خواب بیدار شد و مانند پرندهای بر شاخه نشسته، پوستینش را از خز و پشم بر دوش انداخت.
هوش مصنوعی: ارغوان، با پارچهای زیبا و گلمانند، خود را پوشیده است و به زیورهایی آراسته است، مانند زنی از قبیلهی جرهم که با ظرافت و زیبایی درخشیده است.
هوش مصنوعی: لاله بر جایی نشسته و نسیم بر او آیتی از آیات قرآن میخواند و دعا میکند.
هوش مصنوعی: پرندگان ابابیل، آیات سوره فیل را خواندند و مرفاختگان نیز سوره الهیکم را تلاوت کردند.
هوش مصنوعی: خنک و خوشحال است اسفند، زیرا زمانی که بهار و شکوفایی فروردین میرسد، مانند سالاری در غدیر خم که برتری و عظمت خود را نشان میدهد، جلوهای زیبا و شگفتانگیز دارد.
هوش مصنوعی: ذوالفقار در دست اوست و این شمشیر به خاطر نور و روشنیاش است که میتواند شتر عایشه را نشان دهد.
هوش مصنوعی: در باغ گل، بلوا و آشوبی به پا شده است، ای بت زیبا، نایست که زیباییهای باغ حبیب شهر قم را تحتالشعاع قرار میدهد.
هوش مصنوعی: محفل مانند آسمان پر از شراب است و گلشن همچون زمین رنگین از لالهها شده است، گویی دیگر ستارهها درخشان شدهاند.
هوش مصنوعی: روشنی چشم همه مردم، نور زندگی و خوشبختی آنهاست.
هوش مصنوعی: سلام سبزهی زیبا و درخشان، از خاک بیرون بیا! و ای شراب روشن و دلانگیز، از ظرف خود بجه!
هوش مصنوعی: من به شادی و خوشحالی در این باغ زیبا نشستهام و از شراب قرمز رنگ مینوشم که بر روی سبزهها ریخته شده است.
هوش مصنوعی: کسی که زیباییاش به اندازهای است که خورشید از چهرهاش تابش میکند و آنکه عظمت و بلندای آسمانها در برابر صبر و حلم او کوچک است.
هوش مصنوعی: تو همچون جویی از هنر و لطافت در دل عمان، و در هر گوشه از وجودت، جوشان و پرخروش مانند دریا هستی.
هوش مصنوعی: عزیمت و ارادهات ریشه کنی میکند و خشمت میتواند پایههای کنیسه رم را از بین ببرد.
هوش مصنوعی: طرز رفتار و خوی تو مانند شعلهای است که بر روی بهترین عود (چوب خوشبو) میتازد و خشم تو همچون آتش است که بر روی خشکترین هیزم میسوزد.
هوش مصنوعی: اگر کمتر از سیصد قنطار را تقسیم کنی، کم ارزش است و چنانچه گنجی از باد داشته باشی، آن هم در گروه کم به حساب میآید.
هوش مصنوعی: بگرد و دوباره فکر کن، با ارزشتر از هر چیزی که داری، برای کسب دانش تلاش کن. دروازهای که به تو معرفت و علم میدهد، به مانند مزرعهای است که محصولش را در اختیار تو میگذارد.
هوش مصنوعی: ای پروردگار، بندهات در این درگاه به دنبال توست و شتابان است که جام اخلاص تو را در دل خود جا دهد.
هوش مصنوعی: مدت زیادی است که در جستجوی نشانی از کعبه هست، هرچند که در بیراهگی و سردرگمی بهسر میبرد و همواره گمشده است.
هوش مصنوعی: در مکان مقدس ساکن شدهام و از میخواران دوری میکنم، زیرا در واقع، مسیر انسانها از ظواهر به باطن برمیگردد.
هوش مصنوعی: در آخرین لحظه لذت میبرم از چیزی که در ابتدای کار به آن اشاره کردم و هنوز هیچ چیز دیگری وجود ندارد که بر آن بیفزایم.
هوش مصنوعی: اگر فرمان شاهانهات اجازه دهد و پشتیبانی و تأیید شاه هشتم را نیز داشته باشی،
هوش مصنوعی: روح سرکش من پشیمان شده و جانم را به گواهی طلبیده است و من در سکوت به این مسئلهاندیشی میکنم.
هوش مصنوعی: شاید من را از طوس به کعبه برد، همان کسی که مرا از قم به سوی طوس آورده است.
هوش مصنوعی: تا زمان نوروز، ستارهها از زمین رشد میکنند و به آسمان میروند.
هوش مصنوعی: در حالی که دوستان و محبوبان تو با خوشبختی و پاکدامنی زندگی میکنند، بدخواهان تو افرادی نادان و بیوفا هستند.
هوش مصنوعی: نوشیدنی در کام دوستان تو از شفای من است و نیشی که به چشم حسودان تو زده میشود، از زهر مار است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
آهنی در کف، چون مرد غدیر خم
به کتف باز فکنده سر هر دو کم
بر سر خم بزد آن آهن آهن سم
بفکند از سر خم تاج گلین خم
نفس گفتست بسی ژاژ و بسی مبهم
به کز این پس کندش نطق خرد ابکم
ره پر پیچ و خم آز چو بگرفتی
روی درهم مکش ار کار تو شد درهم
خشک شد زمزم پاکیزهٔ جان ناگه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.