چو مرد گیرد بعد از رضا ره تسلیم
مسلم است بر او خسروی هفت اقلیم
خلیل رحمن دیدی که از صنمخانه
بسوی یزدان آمد همی بقلب سلیم
تو نیز پیرو اهل سلوک شو که رسی
ز کعبه قدس اندر مقام ابراهیم
اگر عذاب الیم است بر تو در گیتی
ز خوی خویش همی باش در بهشت نعیم
چنانکه حضرت خیرالبشر علیه سلام
که ایزدش بستاید همی بخلق عظیم
بحسن خلق همی کرده ملک را تسخیر
بخوی نیک همی داده شرع را تنظیم
وگر بزشتی خوی اندری درین دنیا
همه بهشت نعیمت شود عذاب الیم
چنانکه دیدی بوجهل را پلیدی خوی
ذلیل کرد از آن پس که بد بقوم زعیم
مجو بترشی و تلخی ز خلق شیرینی
که هیچکس نکند التفات بر دژخیم
ظلیم اگر بتهور نعامه را نگرد
کند بدندان از بن نعماه پر ظلیم
مکن رعایت اوضاع ماه و مهر که نیست
درستی اندر گفتار مردم تنجیم
اگر ستاره شناست ز مرگ برهاند
خداشناس کند زنده استخوان رمیم
بوقت نامه و تقویمت احتیاجی نیست
که آفریدت یزدان با حسن التقویم
مباش غره بطامات و لاف و زهد و ریا
مباز خرقه بسالوس و طبل زیر گلیم
همه حسود رخ و دشمنان حسن تواند
که در برابر روی تو عاشقند و ندیم
چنان ضرآئر حسنای سرو قد که بشوی
ز رشک گویند اینست زشتروی و دمیم
مخور فریب حسودان که بوالبشر در خلد
فریب خورد ز افسانهای دیو رجیم
رحیم باش و قناعت گزین و صابر شو
کزین سه مسند پیغمبری گرفت کلیم
رهائی ارطلبی از کمند منت خلق
خلاصی ارطلبی از شرار نار جهیم
برو بپای ارادت سر امید بنه
در آستانه طه و ص و طسم
طلاق گوی عجوز زمانه را و بخوان
بعیش و لذت ایام سوره تحریم
بگیر دامن استاد و مرشد کامل
برو بخدمت سلطان و پادشاه کردیم
رضای راضی مرضی علی بن موسی
خدایگان خراسان و شمع هفت اقلیم
پناه بر سوی کهف جهانیان که برند
پناه بر در وی خفتگان کهف و رقیم
ز سینه زنگ برد آب آن خجسته دیار
بچهره رنگ دهد آب آن ستوده حریم
چنان مربی جانها بود هوای درش
که آن سهیل یمن تربیت کند به ادیم
ابوالحسن علی آن شهی که شیر حق او را
ز نام و کنیت پوشاند حله تکریم
لبش نماید تعلیم هر دقیقه بخضر
چنان که خضر بموسی همی کند تعلیم
اگر شنیدی نتوان یکی گلیم سیاه
سپید کردن با آب کوثر و تسنیم
ببین سیاه گلیمان بخاک درگه وی
نهند روی و شوند از قضا سپید گلیم
ز تف صارم قهرش بقوم عاد و ثمود
رسید رجفه و طوفان فاصبحو کصریم
چنان ببوسد خاک درش جباه امم
که مجرمان حریم خدای رکن حطیم
همی بنالد از هیبتش عروق جبال
همی ببالد از همتش عظام رمیم
همی بمیرد از حسرتش نفوس کرام
همی شتابد در حضرتش امیر کریم
بلندپایه اجودان خاص خسرو شرق
که جانش بر در سلطان طوس گشته مقیم
ستاره ای که بتابد ز غره فرسش
صباح ساجد گردد بر او پی تعظیم
کسیکه شکل سنانش بخواب در نگرد
ببستر اندر پیچان شود بسان سلیم
زنان حامله گر برق صارمش بخیال
دهند راه، همیدون شوند جمله عقیم
زبانی عضبش خصم را ز چشمه تیغ
شراب داده و هم شاربون شرب الهیم
بروز رزم جسور و برنج دهر صبور
بوقت خشم غیور و بگاه عفو حلیم
بوزن همت وی کوه و کاه یکسان شد
چنانکه در کف او سنگخاره با زر و سیم
ز خان او همه روزی خورند پنداری
کفش بمایه ارزاق خلق گشته قسیم
بصرصر غم خاشاک جان دشمن وی
همیشه باد چو در دست ذاریات هشیم
بخلقش ار نگری گوئی از بهشت برین
وزد ز لطف خدا بر مشام خلق نسیم
ای آن بزرگ امیری که ابر و بحر بود
بمنت تو رهین و بهمت تو غریم
بساط عقل ندارد بجز تو صدر مکین
عروس فضل نیابد بجز تو کفو کریم
تو شمع راه امیدی و خلق آیت خوف
قلوب با تو یکی وز دگر کسان بدو نیم
نه مشک خوانم کلک تو را که خامه تو
امین سر کسان است و مشک نافه نمیم
گر از حسب بجهان افتخار دارد کس
حسب تر است که هستی بهوش ورای قویم
ور از نسب بجهان اعتبار یابد کس
نسب تر است نه در مردم ثقیف و تمیم
میانه تو و سرکردگان گیتی فرق
همان بود که بود مر امید را با بیم
مرا بنزد تو ای خواجه مهین جرمی است
گرم خدای نگیرد بدان گناه عظیم
خدای داند کاین بنده خویش را داند
بطاعت تو حریص و بدرگه تو خدیم
ولی نیافتم آن فرصتی که بنمایم
ادای شکر ترا همچو مخلصان قدیم
بدستیاری اقبال و پایمردی بخت
کنون عزیمت این امر را دهم تصمیم
به جرم اینکه نمودم بخدمتت تاخیر
چنین قصیده ی دلکش همی کنم تقدیم
الا چو دست تو رزاق هر فقیر و غنی
الا چو مهر تو درمان هر صحیح و سقیم
مریض بستر غم را باتفاق امم
بغیر خاک درت داروئی نگفته حکیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این متن شعری است که به نکات معنوی و اخلاقی پرداخته و برای رسیدن به مقام والای انسانی و معنوی، فرد را به تسلیم در برابر خدا و پیروی از اهل سلوک دعوت میکند. شاعر به نیروهای نیکوی اخلاقی و رفتارهای پسندیده تأکید میکند و بر این باور است که انسان باید از خوی زشت و بدی پرهیز کند، زیرا اینگونه رفتارها نه تنها او را از بهشت دور میسازد بلکه عذابهای دنیایی را نیز برایش به ارمغان میآورد.
شاعر به فرد توصیه میکند که از مشایخ و معلمان کامل بهره گرفته و به خودسازی و قیام در برابر دنیا بپردازد. او همچنین به اهمیت اطاعت از خدا، قناعت و صبر تأکید میکند و با ذکر مقام ابراهیم و شخصیتهای بزرگ، ذاتی والای انسان را با روحیات پاک و خوب مرتبط میسازد. در نهایت، شاعر به عظمت و کرامت الهی و محبت خدا به بندگانش اشاره میکند و با زبان تحسین به گوشهای از جمال و قدرت خداوند میپردازد.
هوش مصنوعی: وقتی انسان پس از پذیرش و رضا، راه تسلیم را در پیش گیرد، به طور مسلم بر او فرمانروایی هفت اقلیم خواهد بود.
هوش مصنوعی: خلیل رحمان مشاهده کرد که از معبد بتان به سوی خداوند، با دل پاک و سالم حرکت کرد.
هوش مصنوعی: تو هم به جمع followers اهل سلوک بپیوند و به مقام بلند ابراهیم از کعبه قدس برسی.
هوش مصنوعی: اگر در زندگی دچار سختی و دردسر هستی، بدان که این وضعیت به خاطر رفتارها و کردارت است. اما اگر بخواهی به آرامش و خوشبختی دست یابی، باید تغییراتی در خود ایجاد کنی تا به سعادت برسی.
هوش مصنوعی: چنانکه حضرت محمد، بهترین انسانها، که خدا او را ستایش میکند، در میان مردم دارای مقام بزرگی است.
هوش مصنوعی: به خاطر خلق نیک و رفتار پسندیده، کسی میتواند به حکومت برسد و همچنین به خاطر خویی خوب، میتواند نسبت به قوانین و مقررات نظم بدهد و آنها را تنظیم کند.
هوش مصنوعی: اگر انسان به صفات زشت خود ادامه دهد، در این دنیا حتی بهشت هم برای او عذاب دردناک خواهد بود.
هوش مصنوعی: به طور خلاصه، این بیت به این موضوع اشاره دارد که ناپاکیهای ذاتی و رفتارهای زشت بوجهل باعث شد که او در چشم دیگران خوار و ذلیل شود، به ویژه پس از آنکه در میان قومش شناخته شد و موجب ننگ آنها گردید.
هوش مصنوعی: ناراحتی و تلخیات را پنهان کن و به دیگران نشان نده، زیرا هیچکس به دیو ستمگر و بدی توجهی نمیکند.
هوش مصنوعی: اگر ظالم به شجاعت به دنبال نداشتهها برود، دندانش از بننخلی که پایگیر است، پر میشود.
هوش مصنوعی: به حال و روز ماه و خورشید توجه نکن، زیرا در سخنان مردم در مورد نجوم هیچچیز درست نیست.
هوش مصنوعی: اگر فردی به ستارهشناسی بپردازد و از مرگ نجات یابد، به او این امکان داده میشود که شناختی از خدا داشته باشد و به زندگی دوبارهای دست یابد.
هوش مصنوعی: برای نوشتن نامه و تاریخ به چیزی نیاز نیست، زیرا زیبایی خلقت تو به اندازهای است که خود را به خوبی نشان میدهد.
هوش مصنوعی: در این بیت به این نکته اشاره شده که فریب ظاهر و ادعاهای بیاساس و خودنماییهای دروغین را نخورید. همچنین، به بیمعنی بودن لباسهای خمیده و تظاهر به زهد در مقابل حقیقت و روح واقعی زندگی اشاره میشود. به این ترتیب، باید از تظاهر و ریا دوری کنید و به عمق انسانیت و صداقت توجه داشته باشید.
هوش مصنوعی: همه حسودان و دشمنان زیبایی، فقط میتوانند به خاطر وجود تو عاشق و دوستدار شوند.
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این صورت است که زیبایی و جذابیت سروی بلند به قدری زیاد است که اگر کسی بخواهد به خاطر حسادت او را سرزنش کند، میگوید که او زشت است و در واقع حرفش بیاساس و نادرست است. در واقع این شاعر به زیباییهای طبیعی و عدم توجه به نظر حسادتآور دیگران اشاره میکند.
هوش مصنوعی: به دیگران اعتماد نکن و فریب حسادتها را نخور، چرا که حتی بزرگترین و داناترین افراد نیز ممکن است در دام فریب و داستانهای نادرست بیفتند.
هوش مصنوعی: مرحمت کن، قناعت را انتخاب کن و صبور باش، زیرا این سه ویژگی باعث نیکی و موفقیت پیامبران شده است.
هوش مصنوعی: اگر به دنبال آزادی هستی، باید از بند محبت و انتظار مردم رهایی یابی. اگر میخواهی از عذاب جهنم نجات پیدا کنی، به دنبال رهایی از آتش خشم و گناه باش.
هوش مصنوعی: به ایمان و ارادت خود پایبند باش و در درگاه مقدس با امید مستقر شو.
هوش مصنوعی: این بیت به ما میگوید که از قید و بندهای گذشته و سختیهای زمانه خلاص شو و به زندگی و لذتهای موجود در روزهای حال توجه کن. مانند سوره تحریم که به ما یادآوری میکند که باید از امور ناپسند دوری کنیم و به خوشیهای درست و مثبت بپردازیم.
هوش مصنوعی: به دنبال آموزههای استاد و راهنماییهای او باش و به خدمت پادشاه و فرمانروای خود برو.
هوش مصنوعی: خوشنودی و رضایت کسی که مورد پسند علی بن موسی، بزرگ خراسان، است و او نور روشنی برای هفت اقلیم میباشد.
هوش مصنوعی: به سوی پناهگاهی میرویم که همگان در آنجا آرامش مییابند، همانطور که خفتگان در کوه و دره به آن پناه میبرند.
هوش مصنوعی: آب آن دیار خوشبخت که از دل سینه سرازیر میشود، به چهره زیبا و جذابتری رنگ میدهد و به حریم آن جایی که مورد ستایش است، زیبایی میبخشد.
هوش مصنوعی: مربیای که جانها را پرورش میدهد، چنان باورنکردنی است که حتی ستارهی سهیل یمن هم به اندازه او نمیتواند در شکوفایی و رشد افراد تأثیرگذار باشد.
هوش مصنوعی: ابوالحسن علی، آن ولی و بزرگ مردی است که مقام والایش موجب شد تا نام و لقبش با احترام و ارادت خاصی پوشانده شود.
هوش مصنوعی: لب او به گونهای است که هر لحظه به آدم آموزش میدهد، مثل اینکه خضر به موسی آموزش میداد.
هوش مصنوعی: اگر شنیدهای که کسی میتواند یک گلیم سیاه را به وسیله آب کوثر و تسنیم سفید کند، بدان که این امکانپذیر نیست.
هوش مصنوعی: ببین که چگونه در درگاه او، گلهای سیاه را به خاک میگذارند و در اثر تقدیر، آنها به رنگ سفید در میآیند.
هوش مصنوعی: از شدت خشم او، بلای عظیمی بر قوم عاد و ثمود نازل شد و آنها چنان دچار اضطراب و طوفان شدند که مانند چوبی خشک و بیجان شدند.
هوش مصنوعی: چنان بوسهای که زمین درب خانهاش میزند، نشان از احترام و اعتقاد عمیق مردم دارد، بهطوری که حتی گناهکاران نیز به مکانی که سنگ حطیم قرار دارد، مراجعه میکنند.
هوش مصنوعی: از ترس وجودش، کوهها به زاری میافتند و از ارادهی او، استخوانها به عظمت و شکوه میبالند.
هوش مصنوعی: افراد بزرگ و با شخصیت از حسرت به سر میبرند و همواره به سمت حضور بزرگمردی با روحیهی نیکو شتاب میکنند.
هوش مصنوعی: این جمله به شخصی از نیکوترین و برجستهترین افراد اشاره دارد که در دربار پادشاه طوس زندگی میکند و همواره در کنار اوست. این فرد به نوعی ارتباط نزدیکی با سلطنت دارد و نشاندهنده احترام و مقام بالای او نزد پادشاه است.
هوش مصنوعی: ستارهای که از نور خود در اوج آسمان میدرخشد، صبح وقتی میرسد، به خاطر عظمت او به حالت سجده درمیآید و به او احترام میگذارد.
هوش مصنوعی: کسی که زیبایی و ظرافتش را در خواب نبیند، در بستر میپیچد و آرامش ندارد، مثل کسی که به خواب رفته است.
هوش مصنوعی: اگر زنان حامله تصور کنند که صدای من به گوششان میرسد، در این صورت همه آنها نازا خواهند شد.
هوش مصنوعی: زبانی که بر دشمن میتازد، مانند چشمهای است که از آن شراب میجوشد و در عین حال، آن را به نوشیدنی الهی نیز تشبیه میکند.
هوش مصنوعی: در این بیت، به توصیف ویژگیهای یک فرد جنگجو و شجاع پرداخته شده است. او در زمان جنگ و در مواقعی که نیاز به شجاعت و قدرت است، خود را نشان میدهد و در عین حال، در برابر مشکلات و ناملایمات صبور و آرام است. این فرد در لحظات تنش و خشم، از خود قدرت و جسارت بروز میدهد و در لحظات عفو و بخشش، مهربان و نرمخوی است. به طور کلی، این تصویر اشاره به تعادل و دوگانگی در رفتار انسان دارد، که توانایی مقابله با سختیها و همچنین نشان دادن بخشش و آرامش را در خود دارد.
هوش مصنوعی: با تلاش و همت او، چیزهای بزرگ و کوچک یکسان شدند، همانطور که در دستان او، سنگهای بیارزش و طلا و نقره به یک اندازه به نظر میرسند.
هوش مصنوعی: از خانه او همه روز چیزهایی میخورند و گویی که کفش او باعث شده تا مایه روزی مردم شود و در واقع به دو قسمت تقسیم شده است.
هوش مصنوعی: بیقراری و غم من بر جان دشمن همیشه هست، مانند خاشاکی که در دست باد میرقصد.
هوش مصنوعی: اگر به آفرینش او بنگری، میگویی که از بهشت نازل شده است و نسیم لطف خدا بر جان مردم میوزد.
هوش مصنوعی: ای بزرگ امیری که ابر و دریا به خاطر تو خدمتگزارند و به برکت وجود تو در حال حرکتند.
هوش مصنوعی: جز تو کسی در میدان عقل و دانایی فضیلت و مقام ندارد، و هیچکس به جز تو در روزگار عروس علم و فضیلت به مقام بلند نرسد.
هوش مصنوعی: تو مانند شمعی هستی که امید را روشن میکنی و مردم به خاطر تو از ترس و نگرانی دلهایشان آرامش مییابند. تو و دیگران به تو وابستهاند و با هم مرتبط هستید.
هوش مصنوعی: من به جای آنکه تو را مشک بنامم، میگویم قلم تو نماینده حقیقتها و رازهای بسیاری است، و مشک بوی خوشی دارد که همیشه باقی نمیماند.
هوش مصنوعی: اگر کسی به شرافت و نژاد خود در دنیا افتخار میکند، بدان که شرافت واقعی آن است که انسان دچار خودپسندی نشود و به درک و تفکر عمیق بپردازد.
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد در دنیا به اعتبار برسد، نسب او اهمیت ندارد، زیرا هیچ نسبی برتر از مردم شریف و با فرهنگ نیست.
هوش مصنوعی: در میان تو و فرماندهان جهان، تفاوتی وجود دارد که مانند فرق امید و ترس است.
هوش مصنوعی: من در نزد تو ای بزرگوار گناهی دارم که خداوند به خاطر آن مجازات نخواهد کرد، چون گناه بسیار سنگینی است.
هوش مصنوعی: خدا میداند که این بندهی خودش را میشناسد و در راه فرمانپذیری از تو بسیار مشتاق است و در حضور تو، میخواهد خدمتگزار باشد.
هوش مصنوعی: اما نتوانستم آن فرصت را پیدا کنم که شکرگزاری تو را به نمایش بگذارم مثل مخلصانِ قدیم.
هوش مصنوعی: با کمک شانس و تلاش خود، اکنون تصمیم میگیرم که این کار را آغاز کنم.
هوش مصنوعی: به خاطر اینکه برای خدمت به تو تاخیر کردم، این شعر زیبا را به تو هدیه میدهم.
هوش مصنوعی: ای خداوند، مانند دست تو میباشی که رزقدهنده هر فقیر و ثروتمندی است و همچون مهر تو، درمانگر هر بیماری و تندرستی است.
هوش مصنوعی: در این دنیا، کسی که در غم و اندوه به سر میبرد، جز خاک و کاشتن درختان هیچ دارویی ندارد و حتی حکیمان نیز نتوانستهاند درمانی برای این درد پیدا کنند.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
دژم شده ست مرا جان از آن دو چشم دژم
بخم شده ست مرا پشت از آن دو زلف بخم
لبم چو خاک درو باد سرد خواسته شد
دلم بر آتش وز دیده گشته وادی زم
مشعبد است غم عشق هر کجا باشد
[...]
همی روم سوی معشوق با بهار بهم
مرا بدین سفر اندر ،چه انده ست و چه غم
همه جهان را سر تا بسر بهار یکیست
بهار من دو شود چون رسم به روی صنم
مرا بتیست که بر روی او به آذرماه
[...]
خلاف بود همیشه میان تیغ و قلم
کنون ببخت ملک متفق شدند بهم
چگونه کلک که بر دشمنان و بر یاران
از اوست راحت و محنت از اوست شادی و غم
ضعیف جسم و تن خصم از او شده است ضعیف
[...]
نهاد زلف تو بر مه ز کبر و ناز قدم
کراست دست بر آن مشک گون غالیه شم
چو بود عارض تو لاله طبیعی رنگ
مگر نمود مرا عنبر طبیعی خم
بهاری روی تو از زلف تو فزون گشته ست
[...]
گهی ز مشک زند برگل شگفته رقم
گهی ز قیر کشد بر مه دو هفته قلم
گهی زندگره زلف او سر اندر سر
گهی شود شکنِ جَعدِ او خَم اندر خَم
رخش چو لاله و بر لاله از شکوفه نشان
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.