گنجور

 
۱
۲
۳
۴
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۰

 

ای رفعت و شان فروترین پایه تو

خوبی یکی از هزار پیرایهٔ تو

از بهر خدا سایه زمن باز مگیر

ای سایهٔ رحمت خدا سایهٔ تو

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۱

 

خوش آن که شود بساط مهجوری طی

در بزم وصال می‌کشم پی در پی

می‌جویمت آنچنان که مهجور وصال

مشتاق توام چنان که مخمور به می

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۲

 

گر درخور مهرم احترامی بودی

نزدیک توام قدر تمامی بودی

من می‌گفتم که عشق من تا به کجاست

گر ز آنطرف از عشق مقامی بودی

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۳

 

ای کاش برات من براتی بودی

کز مفلسیم خط نجاتی بودی

بالله که آنچنان براتی می‌بود

گر از طرف تو التفاتی بودی

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۴

 

در عهد معالجات تو بیماری

بیکار شد از شیوه خلق آزاری

نی از پی آزار به سوی تو شتافت

آمد که شکایت کند از بیکاری

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۵

 

گر با تو گهی نظر کنم پنهانی

لازم نبود که طبع خود رنجانی

من بودم و دیدنی چو این هم منع است

آن نیز به یاران دگر ارزانی

۲ بیت
وحشی بافقی
 

وحشی بافقی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶۶

 

ای درگه تو عید گه روحانی

در تهنیتت هم انسی و هم جانی

از لطف تو عیدیی طمع دارم لیک

ترسم که توام طفل طبیعت خوانی

۲ بیت
وحشی بافقی
 
 
۱
۲
۳
۴
 
تعداد کل نتایج: ۶۷