گنجور

فروغی بسطامی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸۱

 

گفتی که وقت سحر سویت کنم گذری

ترسم ز پی نرسد این شام را سحری

خواهم که با تو شبی در پرده باده خورم

گر خون من بخوری ور پرده‌ام بدری

آغاز هر طربی انجام هر طلبی

[...]

فروغی بسطامی
 
 
sunny dark_mode