×
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۱
تا سمو سر برآورید از دشت
گشت زنگار گون همه لب کشت
هر یکی کاردی ز خوان برداشت
تا پزند از سمو طعامک چاشت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۲
نیست فکری به غیر یار مرا
عشق شد در جهان فیار مرا
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۳
زرع و ذرع از بهار شد چو بهشت
زرع کشتست و ذرع گوشهٔ کشت
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۴
اشتر گرسنه کسیمه برد
کی شکوهد ز خار؟ چیره خورد
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۵
هر کرا راهبر زغن باشد
گذر او به مرغزن باشد
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۶
دیوه هر چند کابرشم بکند
هرچه آن بیشتر به خویش تند
رودکی » مثنویها » ابیات به جا مانده از مثنوی بحر خفیف » پاره ۷
گاو مسکین ز کید دمنه چه دید؟
وز بد زاغ بوم را چه رسید؟