گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۱

 

دنیا به اهل خویش ترحم نمی‌کند

آتش امان نمی‌دهد آتش‌پرست را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۲

 

شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج

نتوان به گریه شست خط سرنوشت را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۳

 

به دشواری زلیخا داد از کف دامن یوسف

به آسانی من از کف چون دهم دامان فرصت را؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۴

 

ضیافتی که در آنجا توانگران باشند

شکنجه‌ای است فقیران بی‌بضاعت را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۵

 

درین زمان که عقیم است جمله صحبتها

کناره‌گیر و غنیمت شمار عزلت را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۶

 

در سر مستی گر از زانوی من بالین کنی

بوسه در لعل شراب آلود نگذارم ترا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۷

 

از نگاه خشک، منع چشم من انصاف نیست

دست گل چیدن ندارم، خار دیوارم ترا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۸

 

آنقدر همرهی از طالع خود می‌خواهم

که پر از بوسه کنم چاه زنخدان ترا!

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۴۹

 

خنده چون مینای می کم کن که چون خالی شدی

می‌گذارد چرخ بر طاق فراموشی ترا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۰

 

آنچنان کز خط سواد مردمان روشن شود

سرمه گویاتر کند چشم سخنگوی ترا

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۱

 

در گشاد کار خود مشکل‌گشایان عاجزند

شانه نتواند گشودن طرهٔ شمشاد را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۲

 

یک ره ای آتش به فریاد سپند من برس

در گره تا چند بندم ناله و فریاد را؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۳

 

چرخ را آرامگاه عافیت پنداشتم

آشیان کردم تصور، خانهٔ صیاد را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۴

 

دریا بغل گشاده به ساحل نهاد روی

دیگر کدام سیل گسسته است بند را؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۵

 

مِی، زیردستِ خود نکُند هوش‌مند را

پَروای سِیل نیست، زمینِ بلند را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۶

 

یوسف ما ز تهیدستی خلق آگاه است

به چه امید به بازار رساند خود را؟

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۷

 

هوشمندی که به هنگامهٔ مستان افتد

مصلحت نیست که هشیار نماید خود را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۸

 

راه خوابیده رسانید به منزل خود را

نرساندی تو گرانجان به در دل خود را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۵۹

 

نهان از پرده‌های چشم می‌گریم، نه آن شمعم

که سازم نقل مجلس، گریهٔ مستانهٔ خود را

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » تک‌بیتهای برگزیده » تک‌بیت شمارهٔ ۶۰

 

فرو خوردم ز غیرت گریهٔ مستانهٔ خود را

فشاندم در غبار خاطر خود، دانهٔ خود را

صائب تبریزی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۱۴۱
sunny dark_mode