رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۱ - واعظ قزوینی
از هیچ کس بجز دو زبانی ندیدهام
خلق زمانه را همه گویی زبان یکی است
دور و دراز شد سفر بی خودی مرا
گویا به بوی زلف تو از هوش رفتهام
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۴ - همام تبریزی
ذوق وصلی که عاشقان تراست
همه آسایش جهان ارزد
چون خیال تو ز پیش نظر من نرود
شرم دارم که شکایت کنم از تنهایی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
چنان ازپا فکند امروزم ازرفتار وقامت هم
که فردا برنخیزم بلکه فردای قیامت هم
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
از آن تنهایی و ملک غریبی شد هوس ما را
که روزی چند نشناسیم ما کس را و کس ما را
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
محمدؐعربی آفتاب هر دوسرا
کسی که خاک درش نیست خاک بر سر او
شنیدهام که تکلم نمود همچو مسیح
به این حدیث لب لعل روح پرور او
که من مدینهٔ علمم علی در است مرا
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
هرکه از روی ارادت پا نهد در راه عشق
عالمی پیش آمدش کز هر دو عالم بگذرد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
ای که میپرسی ز من کان ماه را منزل کجاست
منزل او در دل است اما ندانم دل کجاست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۵ - هلالی جغتائی
در دل بی خبران جز غم عالم غم نیست
وز غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
گفتی که بگو مشکل خود تا بگشایم
گفتن نتوانم به کسی مشکلم این است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
بگو یک ره کجاجویم ترا مُردم ازین حیرت
که هر جانب نهادم گوش آواز تو میآید
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
مجنون چو خویش را همه لیلی خیال کرد
از غیرت همین به کسی آشنا نشد
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۱۰۶ - یحیی لاهیجانی
عاشق آن است که غمگین زید و شاد بمیرد
تا دم مرگ بود بنده و آزاد بمیرد