جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۲) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: کَفَى بِالْمَوْتِ وَاعِظًا. (مسند الشهاب للقضاعی)
چند گیری به مجلس واعظ
پای منبر پیِ گرفتنِ پند
وعظ تو بس به مرگ همسایه
نعرهٔ نوحهگر به بانگ بلند
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۳) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: خَیْرُ النَّاسِ أَنْفَعُهُمْ لِلنَّاسِ. (مسند الشهاب للقضاعی)
ای که پرسی که بهترین کس کیست
گویم از قولِ بهترینِ کسان
بهترین کس، کسی بُوَد که ز خلق
بیش باشد به خلق نفع رسان
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۴) إِنَّ اللهَ یُحِبُّ السَّهْلَ الطَّلْقَ. (مسند الشهاب للقضاعی)
تا خدا دوست گیردت با خلق
یک دل و یک زبان و یک رو باش
شاد طبع و شکفته خاطر زی
نرم خوی و گشاده ابرو باش
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۵) وَ مِنْ کَلَامِهِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ: تَهَادُوا تَحَابُّوا. (الادب المفرد للبخاری)
دوستی مغز و پوست دشمنی است
تا کی از مغز سوی پوست شوید
به هدایا کنید داد و ستد
تا به هم زان وسیله دوست شوید
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۶) أطْلُبُوا الْخَیْرَ عِنْدَ حِسَانِ الْوُجُوهِ. (مصنف ابن ابی شیبة)
بر درِ خوب رویی منزل گیر
چون پی حاجتی برون آیی
تا از آن پیشتر که حاجت تو
دهد، از دیدنش بیاسایی
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۷) وَاَیْضاً قَالَ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ: زُرْ غِبًّا، تَزْدَدْ حُبًّا. (المعجم الکبیر للطبرانی)
دیدن دوست، دوست را گه گه
چهرۀ دوستی بیاراید
ز اتفاق دوام صحبتشان
شوق کاهد، ملالت افزاید
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۸) طُوبٰى لِمَنْ شَغَلَهُ عَیْبُهُ عَنْ عُیُوْبِ النَّاسِ (شعب الایمان للبیهقی)
ای خوش آنکو به عیب بینی خویش
پیشوای هنروران گردد
عیب او پیشِ دیدۀ دل او
پردۀ عیبِ دیگران گردد
جامی » رسالهٔ اربعین » (۲۹) الْغِنٰى الْیَأْسُ مِمَّا فِی أَیْدِی النَّاسِ. (مسند الشهاب للقضاعی)
گر دلت را توانگری باید
که توانگر دِلی نکو هنریست
باز کش دستِ همّت از چیزی
که به دستِ تصرُّفِ دگریست
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۰) مِنْ حُسْنِ إِسْلَامِ الْمَرْءِ تَرْکُهُ مَا لَا یَعْنِیهِ. (سنن ابن ماجه)
تا شود در جهان علم و عمل
شاهد دین تو جمال افزای
زآنچه در خور نیفتدت باز ایست
زآنچه لایق نباشدت باز آی
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۱) لَیْسَ الشَّدِیدُ بِالصُّرَعَةِ، إِنَّمَا الشَّدِیدُ الَّذِی یَمْلِکُ نَفْسَهُ عِنْدَ الغَضَبِ. (صحیح البخاری)
پهلوان نیست آنکه در کُشتی
پهلوانی دگر بیندازد
پهلوان آن بُوَد که وقتِ غضب
نفسِ اَمَّاره را زبون سازد
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۲) لَیْسَ الغِنٰى عَنْ کَثْرَةِ العَرَضِ، وَلَکِنَّ الغِنٰى غِنَى النَّفْسِ. (صحیح البخاری)
نه توانگر کسی بُوَد که به مال
کارپرداز و چاره ساز بُوَد
آن بُوَد کز شهودِ فضل خدای
از زر و مال بی نیاز بُوَد
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۳) وَمِنْ کَلَامِهِ صَلَوَاتُ اللهِ عَلَیْهِ وَآلِهِ: الْحَزْمِ سُوءَ الظَّنِّ. (مسند الشهاب للقضاعی)
حَزْم مرد آن بُوَد که در همه وقت
در حقِّ خَلقْ بد گمان باشد
در همه کار احتیاط کند
تا ز هر کید در امان باشد
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۴) وَ مِنْ کَلَامِهِ صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ: ألْعِلْمُ لا یَحِلُّ مَنْعُهُ. (مسند الشهاب للقضاعی)
ای گرانمایه مرد دانشور
که ترا علم دین بُوَد معلوم
مستعدّ را از آن مشو مانع
مستحقّ را از آن مکن محروم
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۵) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: ألْکَلِمَةُ الطَّیِّبَةُ صَدَقَةٌ، صَدَقَ نَبِیُّ اللهِ. (صحیح البخاری)
سخن نرم گوی با سایل
گر ز مالَش نمی دهی نفقه
زآنکه در روی اهل حاجت هست
قول خوش از مقولۀ صدقه
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۶) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: کَثْرَةُ الضَّحِکِ تُمِیْتُ الْقَلْبَ. (سنن ابن ماجه)
خرّم آنکس که بهرِ زنده دلی
زیر لب خنده را بمیراند
خنده کم کن که خندۀ بسیار
صد دل زنده را بمیراند
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۷) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: الْجَنَّةُ تَحْتَ أَقْدَامِ الْأُمَّهَاتِ. (مسند الشهاب للقضاعی)
سر ز مادر مکش که تاج شرف
گردی از راه مادران باشد
خاک شو زیر پای او که بهشت
در قدمگاه مادران باشد
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۸) ألْبَلَاءُ مُوَکَّلٌ بِالْمَنْطِقِ. صَدَقَ رَسُوْلُ اللهِ. (مسند الشهاب للقضاعی)
هر که شد مبتلا به پُرگویی
به بلایی عجب گرفتار است
هر بلایی که می رسد به کسان
بیشتر از مَمَرِّ گفتار است
جامی » رسالهٔ اربعین » (۳۹) النَّظْرَةَ سَهْمٌ مَسْمُومٌ مِنْ سِهَامِ إِبْلِیسَ. (المستدرک للحاکم)
دیدن زلف و خال نامحرم
دانۀ کید و دام تلبیس است
هر نظر ناوکیست زهرآلود
کان ز شست کمان ابلیس است
جامی » رسالهٔ اربعین » (۴۰) وَمِنْ کَلَامِهِ صلی الله علیه و سلم: لَا یَشْبَعُ الْمُؤْمِنُ دُونَ جَارِهِ. (مسند احمد)
هر که در خطّۀ مسلمانی
باشد از نقد دین گرانمایه
کی پسندد که خود بخسبد سیر
بنشیند گرسنه همسایه؟
جامی » رسالهٔ اربعین » تَمَّتْ تَرْجَمَةُ هٰذِهِ الْأرْبَعِیْنَ بِتَوْفِیْقِ مَنْ هُوَ نَاصِرٌ وَّمُعِیْنٌ سَنَةَ سِتٍّ وَثَمَانِیْنَ وَثِمَانمائَةَ. وَالْحَمْدُ لِلهِ عَلَی الْإتْمَامِ وَالصَّلوٰةُ وَالسَّلَامُ عَلٰی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الْبَرَرَةِ الْکِرَامِ.
اربعین های سالکان جامی
هست بهر وصول صدر قبول
نَبْوَد از فضل حق عجیب و غریب
که بدین اربعین رسی به وصول