گنجور

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۵

 

آنرا که فنا شیوه و فقر آیینست

نه کشف یقین نه معرفت نه دینست

رفت او زمیان همین خدا ماند خدا

الفقر اذا تم هو الله اینست

ابوسعید ابوالخیر
 

ابوسعید ابوالخیر » رباعیات نقل شده از ابوسعید از دیگر شاعران » رباعی شمارهٔ ۱۰۶

 

دنیا به مثل چو کوزهٔ زرین است

گه آب در او تلخ و گهی شیرین است

تو غره مشو که عمر من چندین است

کاین اسب عمل مدام زیر زین است

ابوسعید ابوالخیر
 

فرخی سیستانی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۴

 

این مشک سیه که یار را بالینست

پیرایه ماه و زینت پروینست

زلف سیهت بلای من چندنیست

باز این چه بلای خط مشک آگینست

فرخی سیستانی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۲

 

آن روز که بیش با من او را کینست

بیشش بر من کرامت تمکینست

گویم به زبان نخواهمش گر دینست

شوخیست که می کنم چه جای اینست

سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷۳

 

در مرگ حیات اهل داد و دینست

وز مرگ روان پاک را تمکینست

نز مرگ دل سنایی اندهگینست

بی مرگ همی میرد و مرگش زین‌ست

سنایی
 

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۰

 

هشیار اگر زر و گر زرین است

اسب است ولی بهاش کم از زینست

هر کو به خرابات نشد عنین است

زیرا که خرابات اصول دینست

مولانا
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۳

 

بسمل که سخن طراز مهرآیین ست

ارزش ده آن و مایه بخش این ست

او پادشه ست گر سخن اقلیم ست

او پیشروست گر محبت دین ست

غالب دهلوی
 
 
sunny dark_mode