گنجور

عطار » مختارنامه » باب یازدهم: در آنكه سرّ غیب و روح نه توان گفت و نه توان » شمارهٔ ۴

 

قومی ز محال در جنون افتادند

قومی ز خیال سرنگون افتادند

از پردهٔ غیب هیچ کس آگه نیست

هریک به رهی دگر برون افتادند

عطار
 
 
sunny dark_mode