گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴۹

 

دوری ز من ای یار پسندیده من

وی روشنی دیده غمدیده من

آنروز که جان من شدی دانستم

کز روی تو محروم بود دیده من

ابن یمین
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۳۶

 

دیدار تو ای یار پسندیده من

حیف است بدین دیده غمدیده من

در دیده من نشین وبگشای نقاب

خود بین رخ خویش لیک از دیده من

جامی
 
 
sunny dark_mode