×
مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۷
ای آنکه کنی کون و مکانرا محدث
پاکی و منزهی ز نسیان و حدث
جز فکر تو در سرم همه عین خطاست
جز ذکر تو بر زبان ضلالست و عبث
جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۳۰
تا چند کنی بحث قدیم و محدث
تا چند دهی شرح معاد و مبعث
یک عین قدیم بین در اطوار ظهور
آنگاه بدوز لب که تم المبحث
فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲
ای ملک تو فارغ از شریک و وارث
و آن ملک همین قدیم و باقی حادث
جز ذات قدیم تو ندارد مطلق
تکوین مکونات عالم باعث
صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
ای جود تو بر وجود اشیاء باعث
ملک و ملک از لطف قدیمت حادث
حادث نبود ز خویش دارای وجود
میرد همه زنده و حقش وارث