گنجور

مولانا » دیوان شمس » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴۵۷

 

ای آنکه کنی کون و مکانرا محدث

پاکی و منزهی ز نسیان و حدث

جز فکر تو در سرم همه عین خطاست

جز ذکر تو بر زبان ضلالست و عبث

مولانا
 

جامی » دیوان اشعار » فاتحة الشباب » رباعیات » شمارهٔ ۳۰

 

تا چند کنی بحث قدیم و محدث

تا چند دهی شرح معاد و مبعث

یک عین قدیم بین در اطوار ظهور

آنگاه بدوز لب که تم المبحث

جامی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » رباعیات » شمارهٔ ۳۲

 

ای ملک تو فارغ از شریک و وارث

و آن ملک همین قدیم و باقی حادث

جز ذات قدیم تو ندارد مطلق

تکوین مکونات عالم باعث

فضولی
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹

 

ای جود تو بر وجود اشیاء باعث

ملک و ملک از لطف قدیمت حادث

حادث نبود ز خویش دارای وجود

می‌رد همه زنده و حقش وارث

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode