گنجور

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۷۲

 

نادیده هنوز آن رخ غم پردازش

بر بود دلم زلف کمند اندازش

پس با که بگویم که دل من که ربود

یاری که چو بینم نشناسم بازش؟

۲ بیت
جمال‌الدین عبدالرزاق
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۰۲

 

بلبل که نبود در چمن پر وازش

بی برگی شاخ کرده بد بی سازش

چون داد شکوفه سیم مطرب بازش

بنگر که بچرخ می رسد آوازش

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۵۰۳

 

از غایت آنکه هست بر من نازش

وزبس که کشد خوی بد از من بازش

بر رهگذر باد سخن کم گوید

ترسد که بگوش من رسد آوازش

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » سفریات » معمّیات » شمارهٔ ۹

 

نام صنمی که می نبینم بازش

ببسای بریشم و بزن بر سازش

۱ بیت
خواجوی کرمانی