گنجور

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۲۹

 

در دوستی ای صنم چو دادم دادت

بر من ز چه روی دشمنی افتادت

دشمن خوانی مرا و خوانم بادت

ای دوست چو من هزار دشمن بادت

۲ بیت
سنایی
 

سنایی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۳۰

 

ای مانده زمان بنده اندر یادت

دادست ملک ز آفرینش دادت

تو عید منی به عید بینم شادت

ای عید رهی عید مبارک بادت

۲ بیت
سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۱۵

 

ای گشته ضمیر چون بهشت از یادت

انگیخته دولت جهان دل شادت

ای روز جهان مبارک از دولت تو

روز نو و سال نو مبارک بادت

۲ بیت
انوری
 

جمال‌الدین عبدالرزاق » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۸

 

یکباره ز ما فلک فراغت دادت

یکباره فراموش شدیم از یادت

با کم ز منی رای وصال افتادت

گفتی که به از تست مبارک بادت

۲ بیت
جمال‌الدین عبدالرزاق
 

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۳

 

شاها چو به داد داد هر کس دادت

داد طرب امروز بباید دادت

عالم به زبان سوسن آزادت

می گوید: نوروز مبارک بادت

۲ بیت
کمال‌الدین اسماعیل
 

سعدی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۶

 

روزی گفتی «شبی کنم دلشادت

وز بند غمان خود کنم آزادت»

دیدی که از آن روز چه شب‌ها بگذشت

وز گفتهٔ خود هیچ نیامد یادت؟

۲ بیت
سعدی