گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۸۰

 

ماهی که به سوی خود صد دل نگران بیند

از شوخی و رعنایی کی سوی کسان بیند

گوید که نخوابم من، می میرم ازین حسرت

کس را نبود خوابی، او خواب چسان بیند؟

بیش است غم یعقوب از دیدن پیراهن

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode