گنجور

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۲۸

 

دل می کنی جراحت و مرهم نمیدهی

عیسی دمی و آب به آدم نمیدهی

داروی جان ز حقه لبهات میدهد

با جان خسته چاشنی هم نمیدهی

کوی تو کعبه و لب لعل تو زمزم است

[...]

کمال خجندی
 
 
sunny dark_mode