گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۳۶

 

یارب، چه بود امشب و مهمان من که بود؟

تسکین جان بی سروسامان من که بود؟

بیدار گشت بختم و البته راست شد

آن جمله خوابهای پریشان من که بود

شبها ز هجر زیستم از جان دیگران

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode