گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۹۹

 

خط را به دور عارض او شان دیگرست

هر مور ازین سپاه سلیمان دیگرست

از نوشخند گل دل من وا نمی شود

صبح امید من لب خندان دیگرست

هر غنچه ای به شور نمی آورد مرا

[...]

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode