گنجور

اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۴

 

روزی کنی به سنگ فراقم جدا ز خود

روزی چنان شوی که ندانم ترا ز خود

من آشنای روی تو بودم، مرا ز چه

بیگانه می‌کنی دگر، ای آشنا، ز خود؟

هر گه که پر شود ز خیالت ضمیر من

[...]

اوحدی
 
 
sunny dark_mode