گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۴۰

 

ترسم که مرا عشق به مردی نرساند

دل را به شفاخانه دردی نرساند

امشب نفسم مضطرب از سینه برون رفت

بر آینه حسن تو گردی نرساند!

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode