×
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۲۷
بی شاهد رعنا به تماشا نتوان رفت
بی سرو خرامنده به صحرا نتوان رفت
دی رفت سوی باغ و ندانست غم ما
این نیز ندانست که بی ما نتوان رفت
صحرا و چمن پهلوی من هست بسی، لیک
[...]
۹ بیت