گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۲۲۰

 

زلف تو نفس در جگر باد کند مشک

آهوی تو خون در دل صیاد کند مشک

در هیچ سری نیست که سودای ختن نیست

تا نغز که از بوی خود آباد کند مشک

تا هست سخن، زنده بود نام سخنور

[...]

صائب تبریزی
 

جویای تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۹۷

 

در کسب هوا کوش که آزاد کند مشک

بو را چو دمی همنفس باد کند مشک

دل را به شمیمی ز غم آزاد کند مشک

هر عقدهٔ دل را گره باد کند مشک

پوشیده نماند به جهان جوهر معنی

[...]

جویای تبریزی
 
 
sunny dark_mode