×
مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۵۸
امروز منم چو ماری اندر سله ای
ز آوازه من در این جهان ولوله ای
بر من هر موی اگر شود سلسله ای
از چرخ فلک نکرد خواهم گله ای
سعیدا » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۳۸
در راه وفا ندیده ام قافله ای
از پا افتاده ای برد مرحله ای
آن دیده که از روی تو باشد محروم
در پای نگاه باشد او آبله ای
فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۶۱
ای مرغ اسیر از چه کمحوصلهای
از بستن بال خویش پر در گلهای
پرواز کنی به کام خود روز دگر
پاداش چنین شبی که در سلسلهای