گنجور

کمال‌الدین اسماعیل » رباعیات » شمارهٔ ۴۱۲

 

جانرا غم تو هیچ خوشتر ناید

کار دل من جز بغمت بر ناید

وین دل که مراست گر همه جان گردد

تا خون نشود بچشم اندر ناید

کمال‌الدین اسماعیل
 

جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۲۲

 

جانا ز غم تو هیچ خوشتر نآید

کار دل من جز به غمت برنآید

وین دل که مراست کز همه جان گردد

تا خون نشود به چشم اندر نآید

جلال عضد
 
 
sunny dark_mode