گنجور

عطار » مختارنامه » باب سی و پنجم: در صفت روی و زلف معشوق » شمارهٔ ۴۸

 

دل گفت: «رهِ زلف تو چون کوتاهی است»

چون دید که نیست هر زمانش آهی است

در زلفِ تو میرفت و به زاری میگفت:

«یا رب چه دراز و بس پریشان راهی است!»

عطار
 

اوحدالدین کرمانی » دیوان رباعیات » الباب الثانی: فی الشرعیّات و ما یتعلق بها » شمارهٔ ۹ - الشریعة

 

آیین قلندر ار نظر کوتاهی است

ترتیب ادب علامت آگاهی است

چون سِر به زبان شرع می شاید گفت

گفتن به زبان دیگری گمراهی است

اوحدالدین کرمانی
 

جیحون یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳

 

این مقبره کش آیت ظل اللهی است

انوار کرامتش زمه تا ماهی است

سبط علی و شهنشهش نام بلی

جز سبط علی که زیب شاهنشاهی است

جیحون یزدی
 
 
sunny dark_mode