ای پیر ره حقیقت ای کان سخا

در مشکل این حرف جوابی فرما

گویند خدا بود و دیگر هیچ نبود

چون هیچ نبود پس کجا بود خدا

ای صاحب این مسئله بشنو از ما

تحقیق بدان که لامکان است خدا

خواهی که تو را کشف شود این معنا

جان در تن تو بگو کجا دارد جا

در طرز سخن تورا بیانی دگر است

القصه زبان تو زبانی دیگر است

از قلزم دانش تو ای بحر عمیق

هر قطره هیولای جهانی دگر است

در قالب نظم از تو جانی دگر است

در تن ز خیال تو روانی دگر است

در محور آسمان استعدادست

هر نقطه محیط آسمانی دگر است