گنجور

ابن یمین » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۲۹

 

ای گشته جهان ز نور رایت روشن

گلخن شود از نسیم خلقت گلشن

با عدل تو نشگفت اگر ماهی و ماه

آن یک سپر اندر آرد این یک جوشن

ابن یمین
 

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۶۶

 

ای چشمه چشم ما به چشمت روشن

بستان امید ما به رویت گلشن

با وصل خودم صلح ده ای دیده من

با جنگ فراق تو ندارم جوشن

جهان ملک خاتون
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۷

 

آن شاخ گل ارچه هست پنهان ز چمن

از فیض وجود اوست گیتی گلشن

خورشید اگر چه هست در ابر نهان

از نورویست باز عالم روشن

فیاض لاهیجی
 
 
sunny dark_mode