گنجور

فرخی یزدی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۲۴

 

آن شیخ که دم ز علم اخفش می‌زد

با ساده‌رخان باده بی‌غش می‌زد

دیدم که برای دستمالی موهوم

بی‌واسطه قیصریه آتش می‌زد

فرخی یزدی
 
 
sunny dark_mode