گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۵۴۳

 

اهلی که بود خاک ره درد کشان

کوته نظرش نه قدر دانست نه شان

ظاهر نشود ذره وش از پستی بخت

جز در نظر بلند خورشید و شان

اهلی شیرازی
 

واعظ قزوینی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۳

 

خواهی اگر از راحت کونین نشان

دامان دل از گرد علایق به فشان

دولت خواهی، مده ز کف دامن فقر

کز دولت فقر شد هما شاه نشان

واعظ قزوینی
 
 
sunny dark_mode