گنجور

جلال عضد » دیوان اشعار » رباعیّات » شمارهٔ ۳

 

چشم تو که خواب عالمی بست به خواب

خلقی ز غمش بی خود و او هست به خواب

ترک است و درون پاک دارد مگذار

کاندر بر زنگیان رود مست به خواب

جلال عضد
 
 
sunny dark_mode