×
جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » رباعیات » شمارهٔ ۵۸
دل بهر تو صد تیغ ملامت خورده ست
صد زخم ز تیغت به قیامت برده ست
در عهد تو چون کسی سلامت طلبد
روزی که تو زاده ای سلامت مرده ست
۲ بیت

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۴۱
زان روز که زاهد به ریا پی بردهست
چون صبح، دلش گرم و نفس افسردهست
شب زنده بسی داشت، ولیکن به سخن
دل را نکند زنده دمش، گر مردهست
۲ بیت
