گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۳۷۹

 

پرسید کسی که آخر آیا چه شود

وین جان بکجا رود تن ما چه شود

گفتم ز من ایمدعی اینحال مپرس

جانت که برآید بنگر تا چه شود

اهلی شیرازی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۰

 

سازی اگرم به سینه مأوا چه شود

در دیده ی روشنم کنی جا چه شود

هر روز به خاک کوچه ها می گذری

یک شب به سر من ار نهی پا چه شود

صفایی جندقی
 
 
sunny dark_mode