×
طغرای مشهدی » گزیدهٔ اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۱۹
گویند جفا نصیب بی سامان است
سرگشته بود کسی که او بی نان است
از گردش آفتاب، معلومم شد
کان هم که به نان رسیده سرگردان است
۲ بیت

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۰۹
در کشور هفت عضو دل سلطان است
این دعوی را چه حاجت برهان است
هرگز نروند راستان جز پی دل
زان است که تیر پیرو پیکان است
۲ بیت

قدسی مشهدی » رباعیات » شمارهٔ ۱۱۰
جان در تن مرد، حجت یزدان است
بر ذات صمد، هر احدی برهان است
هرچند که جان زنده به جانان باشد
نتوان گفتن که جان به تن جانان است
۲ بیت

جویای تبریزی » دیوان اشعار » رباعیات » شمارهٔ ۲۷
کان کرم است و منبع احسان است
سردار جوانان و سرمردان است
قوس فلک امروز به تأیید خدای
در قبضهٔ قدرت خدائی خان است
۲ بیت

هاتف اصفهانی » دیوان اشعار » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۷
این تیغ که در کف آتشی سوزان است
هم دشمن عمر و هم عدوی جان است
با این همه جان بخشد اگر نیست شگفت
چون در کف فیاض هدایت خان است
۲ بیت

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۹۵ - نصیر الدّین طوسی قُدِّسَ سِرُّه
اول ز مکونات عقل و جان است
وندر پی او نُه فلک گردان است
۱ بیت

خلیلالله خلیلی » رباعیات » رباعی شمارهٔ ۴
سرمایهٔ عیش، صحبت یاران است
دشواری مرگ، دوری ایشان است
چون در دل خاک نیز یاران جمعند
پس زندگی و مرگ به ما یکسان است
۲ بیت

تعداد کل نتایج: ۴۷