×
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۶
بنیاد جهان چو یافت تأسیس
شد بوالبشر آشکار و ابلیس
باشد مثل اینکه گشت در رمل
شد خانه هشت جای انکیس
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۷
ای آنکه با مرتست ایجاد
یادش کنی ار کست کند یاد
غیر از تو بهر دم از مکاره
ما را نرسد کسی بفریاد
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۸
ای آنکه توئی بذات موجود
باقی هم فانیند و نابود
ار جود تو گشت عالمی خلق
ما راست امید بر همان جود
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۲۹
ای بار خدای لایزالی
ذات تو عری ز خلق و عالی
پیوسته کنم گنه که بر من
عفو تو رسد علیالتوالی
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۰
ای بار خدای فرد واحد
هستی تو بحال بنده شاهد
با خلق تو نیستم مخاصم
جز نفس که باویم مجاهد
صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۱
ای بار خدای مستعانم
ای خالق جسم و رب جانم
هر لحظه کنم گنه که هر دم
غفاری تو دهد امانم