گنجور

سعیدا » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۲

 

سر را بر آستانهٔ فکر صفات نه

زنهار پا دراز مکن از گلیم خویش

ز احسان زید و عمرو مکن چشم دل دوبین

چون کورباطنان مده از کف کریم خویش

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۵

 

ناز و کرشمه زینت و زیب ستمگر است

ورنه ز دلبری است که [دلبر] دلاور است

سعیدا
 

سعیدا » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱۸

 

جز مهر ما ستارهٔ گرمی ندیده ایم

بی داغ در جهان دل نرمی ندیده ایم

سعیدا
 
 
۱
۴
۵
۶