گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۰۴۴

 

شب وعده داد مست و بره دیده دوختم

دل ساختم کباب و نیامد بسوختم

عیبم مکن ز سجده آن روی آتشین

کز وی چراغ دولت و دین برفروختم

دیوانه گشتم از ستم این پریوشان

[...]

اهلی شیرازی
 
 
sunny dark_mode