گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۵ - در مدح امیر ابراهیم بن حسن

 

تا جان غلام آن بت آزاد زاد شد

دل را مدام صورت فریاد یاد شد

اشکم بموج گشت ز بیداد او چنانک

دریا به پیش دجله بغداد داد شد

غمگین چرا کند دلم آن دلبری کزو

[...]

قطران تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۴۲۵

 

آخر غبار خط تو گرد کساد شد

جوهر به چشم آینه موی زیاد شد

هر عاشقی که شیوه وارستگی شناخت

چون بنده گریخته بی اعتماد شد

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode