×
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۱
دارم بتی که شرح ندارد بهانه اش
ترکی که زهر می چکد از تازیانه اش
۱ بیت
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۲۵
تا کرد سیب با ذقن او سخن برون
بگرفتش آنچنان که برویش فتاد خون
۱ بیت
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۳۲
گرمی مجلس از نفس دلکش منست
جوش و خروش اهل دل از آتش منست
۱ بیت
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۳۸
خوبی چنانکه از تو صبوری نمی توان
هرچند آتشی ز تو دوری نمی توان
۱ بیت
بابافغانی » دیوان اشعار » مفردات » شمارهٔ ۴۵
عیدست و عیش من برخش جان سپردنست
او را صباح عید و مرا روز مردنست
۱ بیت