گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۳ - حال من و عدو مثل آتشست و نی

 

حال من و عدو مثل آتشست و نی

از تیزیش نترسم اگر نیش می شود

هر چند بیش می کند از جهل قصد من

می سوزد و جراحت من بیش می شود

بابافغانی
 

بابافغانی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴ - ای من غلام همت مردی که بی سخن

 

ای من غلام همت مردی که بی سخن

با شاعرش سخاوت و لطف پیاپیست

و آنرا که شعر دادم و بستد بجایزه

آبستن منست اگر حاتم طیست

بابافغانی
 
 
sunny dark_mode