گنجور

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۸

 

تا کی سخن ز حاضر و غائب

بر خود نگشته هیچ مراقب

نشناخته وجوب ز امکان

بدهی قرار ممکن و واجب

ننموده رتبه‌ای و نمایی

[...]

صفی علیشاه
 

صفی علیشاه » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۱۷

 

امروز روز عید غدیر است

بر دست شاه چشم فقیر است

گردون خمیده پیش زمین است

دریا کفیده پیش غدیر است

عالم پر از نشاط و سرور است

[...]

صفی علیشاه
 
 
sunny dark_mode