گنجور

امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۷۱

 

پرده صبرم درید غمزه دلدوز تو

زهره من آب کرد عشق جهانسوز تو

من که سحر هر شبی دم نزنم تا به صبح

ترسم روشن شود مهر دل افروز تو

رنگ گل عارضت روز به روز است نو

[...]

امیرخسرو دهلوی
 
 
sunny dark_mode