گنجور

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش اول - قسمت دوم

 

کسی کو آدمی را کرد بنیاد

کجا گنجد به وهم آدمی زاد

نه دانا زان خبر دارد نه اوباش

که فکر هر روان آمد چو خفاش

تو شوخی بین که ادراک اندرین راه

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول

 

صوفیان کبود پوش همه

از غم دوست در خروش همه

آتش اندر دل و هوا در جان

کرده بر خاک آب دیده روان

سحرم هاتف میخانه به دولت خواهی

[...]

شیخ بهایی
 
 
sunny dark_mode