گنجور

جهان ملک خاتون » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۵

 

دیده ز مهر روی تو یک نفسش گزیر نیست

زآنکه چو روی خوب تو یک تن بی نظیر نیست

دیده ی جان بدوختم از دو جهان و هر که هست

چونکه به چشم من کسی مثل تو دلپذیر نیست

گرچه تو را به جای من هست ولی به جان تو

[...]

جهان ملک خاتون
 
 
sunny dark_mode