گنجور

بابافغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۵۲

 

چنان تیزست در خون ریختن مژگان خونریزش

که خون دل چکد از دیده ها چون بنگرم تیزش

لبش از عشوهٔ شیرین دهد کام دلم روزی

ولی در غمزه بیدادست چشم فتنه انگیزش

درین باغ کهن چون سبزه ی نو خیزد از خاکم

[...]

بابافغانی
 
 
sunny dark_mode