×
فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۹
خرد گو بیم کمتر ده که آزادم ز تأییدش
به فتوای جنون دیگر نخواهم کرد تقلیدش
جنون در لجّهای آواره دارد کشتی شوقم
که بیم صد خطر میجوشد از هر موج امیدش
من و سیر گلستانی که هنگام خزان در وی
[...]
بیدل دهلوی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۷۷۵
در آن کشور که پیشانی گشاید حسن جاویدش
گرفتن تا قیامت بر ندارد نام خورشیدش
ز خویشم میبرد جاییکه میگردم بهار آنجا
نگاه ساغر ایمای گل بادام تمهیدش
به گلزاری که الفت دسته بند موی مجنونست
[...]