گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » متفرقات » شمارهٔ ۳۰۶

 

خوشا دردی که هر مو بر تن من در خروش آید

به هر پهلو که غلطم ناله زخمی به گوش آید

به بزم عیش نتوان دید خالی جای جانان را

چو بینم شیشه ای خالی ز می خونم به جوش آید

صائب تبریزی
 
 
sunny dark_mode