گنجور

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۴۶

 

اگر خاکستر پروانه ما توده می گردد

پر از گل می شود گر دامنی فرسوده می گردد

جلایی می دهد آیینه او را غبار ما

علاج ضعف دل باشد گهر چون سوده می گردد

دعایی می کند پنهان زبانش لکنتی دارد

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode