×
اوحدی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۸۲
بمیرم چشم مستت را که جانم زنده میدارد
دلم را با خیال خود به جان با زنده میدارد
به نقد اندر بهشتست آنکه در خلوت سرای خود
چنان شاخ گل و سرو سهی نازنده میدارد
دعای عاشقان تست در شبهای تنهایی
[...]
۶ بیت
