گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » مطالع » شمارهٔ ۲۱۱

 

کجا چشم بد از دود سپندم در گزند افتد؟

به بخت من گره در کار آتش از سپند افتد

صائب تبریزی
 

اسیر شهرستانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۸

 

ز تاب سنبلی صید ضعیفم در کمند افتد

ز صید غنچه ای گرد سبکروحم بلند افتد

به دامش گر به خاطر بگذارنم یاد آزادی

تنم را همچو جوشن بند بر بالای بند افتد

چه گل چیند زعالم حسرت زندانی مرغی

[...]

اسیر شهرستانی
 
 
sunny dark_mode