گنجور

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۴۷

 

شود از پرده پوشی سوز اهل حال رسواتر

که تب را می نماید پرده تبخال رسواتر

خود آرایی کند بی پرده عیب روسیاهان را

که گردد پای طاوس ازنگار بال رسواتر

نگردد پرده عیب خسیسان دولت دنیا

[...]

صائب تبریزی
 

قصاب کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۶۶

 

شده‌ست از بس که روز از ماه و ماه از سال رسواتر

مرا هر لحظه گردد صورت احوال رسواتر

مکن دل پایبند شاهد دنیا که در محفل

کند معشوقه بدشکل را خلخال رسواتر

ندانم صیدگاه کیست این صحرای پر وحشت

[...]

قصاب کاشانی
 
 
sunny dark_mode